سقوط هواپیمای اکراینی و در نتیجه آن جانباختن عده ای از هموطنان و سایر مسافرین آن موجب تالم و تاثر گردید اما در این رابطه ، توجه به نکاتی لازم است ؛
فرمانده هوا فضای سپاه ، با نهایت خاکساری و فروتنی به خاطر خبط و خطای زیر مجموعه خود ، #عذر_خواهی کرده و به این کلام علی علیه السلام عمل کرده است که فرمود ؛
« پوزش [از خطا]، دليل خردمندى است.»
میزان الحکمه ج 7 ص 135
هر انسانى خطا مى كند ، عذرخواهى دليل بر بزرگوارى اوست، دليل بر سعه صدر انسان است. كسانى كه تنگ حوصله اند و ضيق صدر دارند، گمان مى برند با عذرخواهى از شخصيّتشان كم مى شود، در حالى كه غافلند و نمى دانند عذرخواهى دليل بر عظمت شخصيّت و بزرگوارى است .
انوار هدایت ، مکارم شیرازی ، ص 242
سردار حاجی زاده در برای یک خبط و خطای عضوی از مجموعه خود که شاید خطای او ارتباطی هم با سردار #حاجی_زاده نداشته باشد ، عذر خواهی کرده است ، حال وظیفه ما چیست ، جز این است که عذر او را بپذیریم و به پاسخ خدمات شایانی که به نظام و انقلاب کرده است از او در گذریم !
پیامبر گرامی فرمود ؛
« كسى كه عذرِ عذرخواه را نپذيرد چه در اين عمل راستگو باشد و چه نباشد به شفاعتم نمى رسد. »
بحارالانوار، ج 77، ص 47
امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« كم خِردترين مردم كسى است كه به زير دستش ستم كند و كسى را كه از او عذرخواهى مى كند، نبخشد. »
الدره الباهره ص 31
امام على عليه السلام فرمود ؛
« بزرگترين گناه، نپذيرفتن عذر است. »
غرر الحکم ، ح 3004
وظیفه ما بخشش و گذشت است ، آن هم به پاس هزاران خدماتی که آن بزرگمرد به این نظام و انقلاب کرده است نه آنکه خدایی ناکرده به خاطر یک خطا آن هم از یک فرد در یک مجموعه ، کل خدمات سردار حاجی زاده و بالاتر از آن خدمات سپاه پاسداران نادیده گرفته شود .
پیامبر گرامی خالد بن ولید را برای دعوت به اسلام به سوی قبیله بنی جذیمه فرستاد .در دوران جاهليت، قبيله «بنى جذيمه» عموى خالد و پدر عبد الرحمن را هنگام بازگشت از «يمن» كشته و اموال آنها را به غارت برده بودند و «خالد» كينه آنان را در دل داشت. وقتى با جمعيت «بنى جذيمه» روبه رو گرديد، همه آنها را مسلح و آماده دفاع يافت. فرمانده گردان فرياد كشيد كه اسلحه را به زمين بگذاريد، زيرا دوران بت پرستى سپرى گرديده و «أم القرى» سقوط كرده و همه مردم تسليم سپاه اسلام شده اند. سران قبيله نظر دادند كه اسلحه را تحويل داده و تسليم ارتش اسلام شوند.
يك نفر از آن ميان با ذكاوت خاصى دريافت كه فرمانده لشكر سوء قصد دارد و به سران چنين گفت: نتيجه تسليم، اسارت و بدنبال آن مرگ است. سرانجام، نظر سران به مرحله اجرا گذاشته شد و سلاحها را به سربازان اسلام تحويل دادند. در اين هنگام، فرمانده گردان با كمال ناجوانمردى و بر خلاف دستور صريح اسلام، فرمان داد كه دستهاى مردان قبيله را از پشت ببندند و همه را بازداشت كنند. سپس سحرگاهان گروهى از آنان به فرمان خالد اعدام و دستهاى آزاد شدند.
وقتى خبر جنايت هول انگيز «خالد» به گوش پيامبر رسيد، سخت ناراحت شد.
فورا به على عليه السّلام مأموريت داد كه به ميان قبيله مزبور برود و خسارت جنگ و خونبهاى افراد را بپردازد. على در اجراى دستور پيامبر به قدرى دقت به خرج داد كه حتى قيمت ظرف چوبى را كه سگان قبيله در آن آب مى خوردند و در برخورد خالد شكسته بود، پرداخت.
سپس همه سران مصيبت زده را خواست و گفت: آيا تمام خسارات جنگ و خونبهاى افراد بى گناه به طور دقيق پرداخت شد؟ همگى گفتند: بلى. سپس على عليه السّلام به خاطر اينكه امكان داشت ضررهايى بر آنها وارد شده باشد از آنكه آنان آگاهى نداشته باشند، مبلغى اضافى پرداخت و به مكه بازگشت و گزارش كار خود را به پيامبر داد. پيامبر عمل وى را تحسين كرد و سپس برخاست و رو به قبله ايستاد و دستهاى خود را بالا برد و با حالت استغاثه گفت:
« اللّهمّ أنّي أبرأ إليك ممّا صنع خالد بن الوليد؛ خدايا تو آگاهى كه من از جنايت «خالد» بيزارم و من هرگز به او دستور جنگ نداده بودم. »
سیره ابن هشام ج2 ص430
امير مؤمنان جبران خسارت ضررهاى معنوى و روحى را نيز در نظر گرفت. از اين رو، مبلغى را به كسانى كه از حمله هاى خالد ترسيده بودند پرداخت و از آنان دلجويى كرد. وقتى پيامبر از اين روش عادلانه امير مؤمنان آگاه شد، فرمود: على! من اين كار شما را با شترانى زياد و سرخ مو عوض نمى كنم.
خصال ج 2
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : دو شنبه 23 دی 1398
| 23:35 | نویسنده : مهدی صیادی |